توضیحات دوره
خدا را شکر می گوییم که موفق به تکمیل دوره عزت نفس با تغییر معماری مغز شدیم.
این دوره حاوی شش جلسه و یک جلسه با عنوان قوانین و نحوه کاربرد محتویات دوره جهت بهره وری بیشتر می باشد.
سرفصل های بکار رفته در جلسات عبارتند از :
جلسه قوانین و کاربرد : شامل مطالعاتی در مغز که نشان می دهد ما چطور بر کودکان خود اثر می گذاریم و شاید یکی از جالب ترین مطالب گفته شده در این جلسه, حافظه ها به نسل های مختلف منتقل می شود حتی در زمانی که ما از محتویات آن مطلع نباشیم.
جلسه اول: …
در صورت تصمیم جدی برای تغییر و درک لزوم آن میتوانید جهت کسب اطلاعات بیشتر از محتویات دوره عزت نفس ویدئو زیر را مشاهده کنید
ارادتمند موسسه نخبگان فردا
ماموریت این برنامه در هر جلسه آموزشی چیست ؟
“جلسه قوانین و کاربرد دوره های مختص رشد والدین “
این جلسه در ابتدای دوره های مختص رشد والدین( عزت نفس با تغییر معماری مغز، کمالگرایی و توضیح آن در مغز و ارتباط هدف گرایی با ظرفیت شناختی مغز) آورده شده است.
هرگاه تصمیم میگیریم خودمان را تغییر دهیم موضوعاتی در ذهنمان ایجاد می شود که ما را از ادامه مسیر نا امید می کند و به نوعی فکر می کنیم که بارها مسیر های مشابه را رفته ام اما جواب نگرفتم.
اولین و مهمترین موضوع:
مطالب بسیاری را مطالعه کردم، با افراد زیادی مشورت کردم و به نوعی خودم مسیر درست را می دانم اما نکته اینجاست که تا به حال نتوانسته ام با دانسته هایم تغییری در زندگی خودم و یا فرزندانم ایجاد کنم و نمی توانم به آنچه می دانم عمل کنم.
این چالش بزرگ را در ابتدای فایل، در مغز بررسی کرده و راهکارهای مناسب و عملی برای آن بیان می کنیم.
در این بخش به اهمیت درک فرمول اصلی در مغز بطور مفصل اشاره می کنیم و تاکید کرده که فقط دنبال پاسخ سوالاتتان نبوده بلکه سعی کنید فرمول اصلی را یاد بگیرید.
سال های تحصیل خود را به یاد آوردید. چطور شما تنوانستید شیمی را بیاموزید؟
معلم در ابتدا، فرمول اصلی را توضیح داده و چند مثال را برایتان حل کرد. شما با درک فرمول اصلی قادر بودید بی نهایت مساله را حل کنید. البته که، به میزانی که مساله حل می کردید شما در آن مبحث توانمند می شدید. اما اگر فرمولی به شما گفته نمی شد و تنها مسله حل شده و جواب آخر به شما گفته می شد تا ابد ما برای حل مسائل شیمی به معلم خود نیاز داشتیم.
در مورد مسائلی که با کودک و یا حتی با خودمان داریم نیز، روال همین است.
دومین موضوع :
خیلی از مسایل و ناکامی ها که در حال حاضر در زندگی من وجود دارد را خودم ایجاد نکردم و یا در کنترل من نیست. پس اگر حتی خودم تغییر کنم نمی توانم همسرم، فرزندم و …. را تغییر دهم. من تمامی روش ها و تکنیک های درست را می دانم و بارها سعی کردم با صحبت، دیگران را از راهکار و رفتار مناسب آگاه کرده و آن ها را تغییر دهم اما اصلا پذیرا نبوده و برای تغییر با من همکاری نمی کنند. پس این دوره فقط به تنهایی قادر نیست مسائل من را حل کند. زیرا رفتارهای کودکم فقط در اثر رفتارهای من نیست بلکه همسرم هم مقصر است . این در حالی است که، من به سبب مطالعاتی که دارم بسیار بهتر از او عمل می کنم.
با پاسخ به این سوال که :
ما بر محیط اثر می گذاریم یا محیط بر ما اثر می گذارد؟ و بیان روش صحیح اثر گذاری بر کودک، بطور مفصل این موضوعات را بررسی می کنیم و مطالعات مغزی مرتبط با آن ها را توضیح می دهیم.
به این سوال مهم پاسخ می دهیم که، چرا من در این محیط قرار دارم و چرا این آدم ها در محیط من هستند و چرا یک اتفاق بارها و بارها برای من تکرار می شود؟
چرا موضوعی که در مدرسه و یا خانواده ی خودم همیشه من را آزار می داد، در حال حاضر در خانواده همسرم نیز آزارم می دهد؟
سومین موضوع:
گاهی نمی دانم چرا در آن موقعیت خاص عصبی، مضطرب و یا نا امید می شوم؟
بارها به این موضوع فکر کردم و می دانم این رفتارها به فرزندانم آسیب می زند و رفتار و تصمیم درست را کاملا می شناسم اما نمی دانم چرا باز هم همان رفتار را تکرار می کنم.
باز هم بر می گردیم به همان بحث که شما باید کارکردها و آپشن های این دستگاه پیچیده (مغز) را بشناسید تا بتوانید آن را تغییر دهید.
اگر بدانیم که حافظه ها در طی نسل ها منتقل می شوند و محتوای حافظه ی گذشتگانم چقدر بر تصمیمات ما اثر می گذارد، تا حد زیادی متوجه می شویم چرا برخی تصمیمات را می گیریم در حالی که دلیلی برای آن نداریم و مهم تر اینکه چرا بر تصمیماتی که می دانیم اشتباه است پافشاری می کنیم؟
در واقع برخی از تصمیمات ما بر اساس تجربیاتی است که خودمان نه تنها آن ها را تجربه نکرده بلکه حتی از محتوای آن هم آگاه نیستیم. چه عجیب ! چطور ؟
” جلسه اول “
در شروع دوره، در مورد اهمیت دوران کودکی بر عزت نفس توضیح داده می شود.
آیا کسانی که عزت نفس خوبی دارند بدین دلیل است که کودکی خوبی را تجربه کرده اند؟
من با این همه آسیب هایی که در کودکی تجربه کردم، چطور می توانم عزت نفس خوبی داشته باشم؟
فرض کنید مغز شما، مانند تنه درختی است که در سالهای گذشته آسیب های جدی خورده است اما همچنان پابرجاست. این آسیب های گذشته اگرچه تنه درخت را سوراخ کرده اما نتوانسته درخت را بیندازد.
از طرفی اگر هر روز، با تبر ضربه های بسیار کوچکی به درخت زده و ادامه دهیم بعد از چند ماه حتما درخت می افتد.
با این مثال، مشخص شد که دو عامل مهم سبب پایین آمدن اعتماد به نفس ما شده است:
- آسیب های کودکی
- آسیب های روزانه
مغز ما در اتفاقات ناخوشایند روزانه آسیب دیده و این امر سبب پایین آمدن اعتماد به نفس ما بعد از هر آسیب می شود. بعد از این جلسه بطور کامل یاد می گیریم چطور از مغزمان در برابر آسیب ها حفاظت کنیم.
یاد می گیریم چطور وقتی مورد قضاوت نادرست، توهین و …. قرار می گیریم از مغزمان محافظت کنیم و واکنش های معمول در این موقعیت ها با دلایل علمی مرتبط با آنها توضیح داده می شود و بطور مفصل درک می کنیم چرا این واکنش ها ( مثل جدل کردن، غیبت کردن و ….) باعث آسیب بیشتر به ما می شود.
با ساختار حافظه و نحوه بازیابی اطلاعات آشنا شده و این دانش به یک سوال مهم پاسخ می دهد؟
چرا هر بار خاطرات بد را به یاد می آوریم نسبت به دفعه قبل حال بدتری را تجربه می کنیم و چرا در طول زمان نه تنها خاطرات بد برایمان کمرنگ نشده بلکه ناراحت کننده تر هم شده اند؟
همه ما در زندگی مان افرادی را دیده ایم که اتفاقات ناخوشایند در محیط را اصلا نمی بینند یا بهتر بگوییم متوجهش نمی شوند بنابراین ناراحت هم نمی شوند، و سوالمان این بوده که :
چرا ما به شدت اتفاقات ناراحت کننده در محیط توجهمان را جلب می کند؟ همیشه این پاسخ را شنیده ایم ” تو خیلی حساس هستی “
اما واقعا دلیل این حساسیت چیست؟ چرا ما تا این حد موشکافانه، منظور و مفهوم کارها و مقاصد اطرافیان را بررسی کرده و زجر می کشیم.
اما افرادی را میبینم که اصلا متوجه این موضوعات نمی شوند، بنابراین همیشه حتی زمانی که در یک محیط ناراحت کننده قرار می گیرند، عمیقا حال خوبی دارند؟
سیستم پردازش توجه را بطور کامل توضیح داده و کاملا درک می کنیم فرق سیستم توجه ما با این گونه افراد چیست و راهکارهای مناسب به شما گفته می شود تا یاد بگیرید چطور سیستم توجه خود را تغییر دهید.
حالا متوجه می شویم چه اتفاقی در مغز ما رخ داده است که :
با وجود اینکه هیچ مشکل جدی در زندگی مان نداریم، حالمان خوب نیست؟
بعد از دیدن این ویدئو آگاه می شویم که عمر، ارزشمند ترین داشته مان در این جهان را چگونه با تغییر آگاهانه ساختار مغز، به نحو صحیح مدیریت کنیم.
” جلسه دوم “
برای استفاده ی بهتر از مغز، باید بتوانیم درک بهتری از ساختار و عملکردهای مغز داشته باشیم. به نوعی در این جلسه کاتالوگ مغز جهت گرفتن تصمیمات بهتر را بررسی می کنیم.
“با تغییر آگاهانه در مغز ما قادریم تصمیمات خود را تغییر دهیم”
وجه تمایز دوره افزایش عزت نفس با تغییر معماری مغز با سایر آموزش های مشابه، تغییر ارزش ها جهت تغییر عادت ها و سبک زندگی است نه تصمیم آگاهانه برای تغییر عادت ها. همه ما می دانیم چه عادت های بدی داریم و بارها تلاش کرده ایم آن ها را تغییر دهیم. مثلا یک فرد چاق کاملا می داند که عادت پرخوری باعث این نتیجه شده است و بارها و بارها تصمیم به لاغری و گرفتن رژیم های غذایی مختلف کرده است اما نتوانسته ادامه دهد. چرا؟
چون مغز با همان قدرت قبلی دستور خوردن می دهد. حالا سوال این است که چه چیزی باید در مغز ما تغییر کند تا دیگر مغز دستور پرخوری نداده و بتوانیم این عادت مخرب را کنار بگذاریم.
این مبحث موضوعی است که بطور مفصل در این جلسه بحث شده و با پیشنهاد دستورالعمل های مناسب به شما یاد می دهد چطور از این دستگاه پیچیده استفاده کرده تا بتوانید عادت های بد خود را به راحتی کنار بگذارید.
بعد از این جلسه کاملا درک می کنیم که اگر سال هاست نتوانسته ایم یک سری موضوعات را در خودمان و به تبع آن در زندگی مان حل کنیم، به هیچ وجه به این دلیل نبوده که ما تنبل و بی اراده هستیم.
این موضوع فقط یک دلیل دارد:
ما از عملکرد مغزمان آگاهی نداشته ایم. این درحالی است که هر دستگاهی که شما تهیه می کنید یک دفترچه راهنما دارد و شما برای استفاده درست از امکانات آن دستگاه باید دفترچه را مطالعه کنید. اما شاید هیچ گاه به دنبال دفترچه راهنما برای استفاده درست از مغزمان نبودیم و شاید این مهمترین دلیل در ناکامی ها و حتی ضعف اعتماد به نفس مان بوده است.
هر آنچه در محیط از کودکی تا به حال تجربه کرده ایم بر تصمیمات ما اثر می گذارد. به همین دلیل است که انسان ها در شرایط یکسان، بسیار متفاوت تصمیم می گیرند. در بسیاری از موارد ما حتی دلیل تصمیم هایی که در شرایط حیاتی و حساس گرفته ایم را نمی دانیم. از همه مهمتر اینکه تمامی تصمیماتی که ما آگاهانه یا نا آگاهانه می گیریم، تجربیات زندگی فرزندمان را می سازد و می تواند بر تصمیماتش اثر بگذارد.
با این توضیحات یک موضوع مهم در این جلسه به خوبی روشن می شود که :
والدین شجاع، فرزندانی شجاع تربیت می کنند.
والدین ترسو، فرزندانی ترسو تربیت می کنند.
والدین باهوش، فرزندانی باهوش تربیت می کنند.
والدین مضطرب، فرزندانی مضطرب تربیت می کنند.
والدین با اعتماد به نفس، فرزندانی با اعتماد به نفس تربیت می کنند.
والدین خوشحال، فرزندانی خوشحال تربیت می کنند.
والدین خشمگین، فرزندانی خشمگین تربیت می کنند. و ….
زیرا فرزندان ما در فضای فکری و ساختار و چیدمان مغزی ما رشد می کنند و تجربیات مهم زندگی آن ها ناشی از تصمیماتی است که ما بر اساس تجربیاتمان گرفته ایم و البته که به بسیاری از آن ها آگاه نبوده ایم.
” جلسه سوم “
شاید بتوان گفت مهمترین مطالب دوره در این جلسه مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. در جلسه قبلی گفته شد برای تغییر عادت ها، باید ابتدا ارزش های ایجاد کننده آن عادت خاص را پیدا کرده و با راهکارهای مناسب سعی در تغییر آن کنیم.
در این جلسه، توضیح مفصلی پیرامون ابعاد ارزش و نحوه ساخته شدن آن در مغز داده می شود و اینکه فرق باور و ارزش چیست؟
مثلا اگر من باور کرده ام که در درس ریاضی انسان نالایقی هستم یا هوش ریاضی بسیار بدی دارم، آیا باز هم می توانم در درس ریاضی عزت نفس خوبی داشته و به موفقیت برسم؟
چه چیزی باید در مغز من تغییر کند؟
درک این موضوع به ما کمک می کند تا ورودی های مناسبی به کودک خود دهیم و بدانیم هر جایی کودک ما ناکامی در درس یا عملکردهای زندگی اش دارد ناشی از نحوه ی تصمیمات ما در آن موضوع خاص بوده است و همین یک موضوع می تواند زندگی ما و زندگی فرزندمان را متحول کند.
دو ارزش مهم که سبب شده عزت نفس ما پایین بیاد و به تبع آن عزت نفس فرزندمان نیز پایین بیاید (زیرا نظام ارزشی ما به فرزندمان منتقل می شود و تحت هیچ شرایطی نمی توانیم جلوی آن را بگیریم و تنها راه، تغییر آن ارزش در خودمان است. ) در این جلسه بطور مفصل بررسی شده و در سه حیطه مهم که مربوط به پذیرش خودمان است توضیح داده می شود. حیطه های پذیرش خودمان عبارتند از:
- پذیرش جسم فیزیکی مان : همیشه وقتی صحبت از این موضوع می شود همه ما می دانیم که برای داشتن عزت نفس خوب باید خودمان را همانطور که هستیم بپذیریم. اما سوالاتی ذهنمان را درگیر می کند که مانع پذیرش خودمان می شود:
من به قدر کافی زیبا نیستم، چطور می توانم خودم را زیبا ببینم؟
من به قدر کافی خوش اندام نیستم، چطور می توانم خودم را خوش اندام ببینم؟ و….
حتی اگر من خودم را زیبا ببینم، اطرافیانم من را زیبا ندیده و مرتب با حرف هایشان ناراحتم می کنند و اعتماد به نفسم را پایین می آورند.
نمی توانم خودم را گول بزنم. خب اگر زیبا، خوش اندام و …. بودم حتما خودم را می پذیرفتم. با بررسی ارزش های مربوط به این احساس ها به صورت علمی به این سوالات پاسخ داده می شود و مطمئن باشید اگر سال ها نتوانسته اید خود فیزیکی تان را بپذیرید و زیبا ببینید این جلسه و تکرار مطالب آن، باعث می شود بطور کامل خودتان را بپذیرید و پس از آنکه خودتان را زیبا ببینید قادرید هر آنچه در اطرافتان هست را زیبا ببینید.
- پذیرش تخصص ها و مهارت ها :
فکر می کنم برای افزایش اعتماد به نفس باید همواره دنبال تخصص و مهارت بیشتر باشم تا بتوانم در هر جمعی قرار می گیرم تحسین شوم.
براستی چنین است؟
از طرفی بارها تصمیم به یادگیری یک تخصص جدید گرفتم، با وجود تلاش فراوان نتوانستم آن را یاد بگیرم اما دوستم با تلاش کمتر به راحتی آن تخصص را یاد گرفته است. چطور در این شرایط می توانم اعتماد به نفس خوبی داشته باشم؟
فکر می کنم مهارت های شناختی ( توجه، حافظه و …) خوبی ندارم به همین دلیل نمی توانم تخصص های زیادی را یاد بگیرم. اما اطرافیانم به راحتی تخصص های مختلف را یاد می گیرند و من با دیدن آن ها حسرت می خورم و اعتماد به نفسم پایین آمده و به شدت احساسم بد می شود. اصلا دوست ندارم فرزندم این احساس را تجربه کند. به همین دلیل کلاس زبان، موسیقی، ورزش و … را از سنین پایین برایش شروع کردم چون دوست ندارم از هم سن و سال هایش کم بیاورد.
گاهی فرزندم برای رفتن به کلاس های مختلف با من همکاری نمی کند و این موضوع به شدت من را نگران کرده است؟
چرا همه ی بچه ها به راحتی این کلاس ها را می روند و موفق هستند اما فرزند من همکاری نمی کند؟
مگر یادگیری تخصص جدید، سبب افزایش اعتماد به نفس افراد نمی شود؟
پاسخ به این سوالات و بسیاری از سوالات مهم و کلیدی دیگر در این جلسه بطور مفصل بررسی می شود. بعد از این جلسه شما خواهید دانست که توانایی یادگیری هر تخصص و مهارتی را دارید و می توانید مسیر درست را انتخاب کرده و از یادگیری خودتان و فرزندتان لذت ببرید و با هر بار یادگیری عزت نفس بالاتری برای خود بسازید.
- پذیرش ضعف های شخصیتی : در این جلسه یاد می گیریم چطور باید خودمان را بشناسیم و چرا تا به حال نتوانسته ایم ضعف شخصیتی خاصی را در خود تغییر دهیم.
آخرین و مهمترین نکته در این جلسه، بررسی دو رفتار شایع است که سبب می شوند احتمال موفقیت برای تغییر توسط مغز صفر تخمین زده شود. بدیهی است اگر آیتم احتمال صفر تخمین زده شود ما هرگز نمی توانیم در جهت تغییر قدم برداریم.
دانستن این نکته کمک می کند تا بتوانیم الگوی درست را به کودک خود آموزش داده تا هیچ گاه در شروع کاری نگوید “نمی توانم”. افرادی که کلمه نمی توانم را زیاد به کار می برند فقط به این دلیل است که آیتم احتمال موفقیت در مغز آن ها صفر تخمین زده شده است.
“جلسه چهارم”
در آموزش های گذشته، روش پذیرش خود را بطور کامل آموختیم. در این جلسه یاد می گیریم که :
کسانی که خود را بطور کامل پذیرفته اند چه نشانه های رفتاری دارند؟
این افراد در مهمانی و در جمع چطور رفتار می کنند؟
وقتی مورد یک قضاوت ناعادلانه قرار می گیرند چه واکنشی را از خود نشان می دهند؟
حتی مهم تر اینکه کودکان با چه خصوصیاتی تربیت می کنند؟
در این جلسه به وضوح درک می کنیم که چرا برخی مسایل رفتاری در کودکمان علی رغم تلاش های بسیار هیچ وقت برطرف نشد.
از طرفی پذیرفتن خود، چطور به ما کمک می کند به جای فرار از مسایل زندگی، آن ها را حل کنیم و تصمیم های مناسب بگیریم.
وقتی صحبت از تصمیم گیری می شود، این سوال در ذهنمان شکل می گیرد که نمی توانم تصمیم های درست بگیرم و با وجود مشورت های فراوان بازهم از نتایج تصمیم هایم راضی نیستم. این در حالی است که بسیاری از افراد با قدرت و سرعت بسیار تصمیم میگیرند.
با بررسی مدل های تصمیم گیری در مغز به تفاوت ها در افرادی که به خوبی تصمیم میگیرند پرداخته و با بررسی ارزش های مناسب می توانیم تغییرات لازم را در مغزمان ایجاد کنیم تا موقع تصمیم گیری تا این حد نگران نتیجه آن نباشیم و همین یک موضوع می تواند ما را از بند اضطراب های بسیاری رها کند. براستی چطور باید اعتماد به نفس تصمیم گیری را در خودمان ایجاد کنیم؟
نتایج تصمیمات ما ارتباط مستقیمی با اتفاقات موجود در محیطمان دارد اما، چطور می توانیم با تصمیمات درست محیط خود را رشد داده و مانع تکرار اتفاقات بد در آن شویم؟ از کجا بفهمیم با تصمیماتمان در مسیر رشد قرار داریم و در محیط فعلی در جا نمی زنیم؟
به چه دلیل در یک محیط در جا می زنیم؟ چرا تصمیم های اشتباه را بارها و بارها در زندگی مان تکرار می کنیم؟
چرا فرزندمان نیز یک کار اشتباه را علی رقم تذکر بسیار بازهم تکرار می کند؟ به چه دلیل گاهی احساس می کنیم همه افراد می خواهند به نوعی ما را آزار داده و اعتماد به نفس مان را پایین آورند؟
چطور باید از این محیط آزار دهنده رها شویم؟
چه تصمیماتی می تواند ما را از تکرار اشتباهاتمان رها کند؟
به طور کلی به این آگاهی مهم در این جلسه می رسیم که چطور آگاهانه و با قدرت تصمیم بگیریم و چه ارزش هایی را باید در ذهنمان بسازیم تا بتوانیم هر روز خودمان و هر آنچه در محیط مان هست را رشد داده و نتایج عالی در زندگی مان رقم بزنیم؟
” جلسه پنجم “
پس از پذیرفتن خود و برداشتن موانع تصمیم گیری در این جلسه می خواهیم از عزت نفسمان در جهت رسیدن به اهداف استفاده کنیم.
در بیشتر مواقع ما هدف را انتخاب می کنیم و چند قدم هم جلو می رویم اما خیلی زود نا امید شده و نیمه کاره رهایش می کنیم.
برای حرکت در مسیر اهداف و رسیدن به آن ها، ما به مولفه های مهمی از عزت نفس نیازمندیم. این مولفه ها را به سه پله تشبیه کردیم اما قبل از اینکه قدم در این پله ها بگذاریم باید علت بی انگیزه شدن در همان ابتدای مسیر را بررسی کنیم.
دو عامل مهم که نتیجه ی ساخته شدن دو ارزش اشتباه در مغز است باید در ابتدای راه اصلاح شوند. زیرا در بسیاری موارد ما مسیر درست را شروع می کنیم اما به دلیل داشتن این ارزش های نادرست در مغز، خیلی زود نا امید و بی انگیزه می شویم.
گاهی شرایط به گونه ای دیگر است ما از همان ابتدا، کار را شروع نمی کنیم و هر روز انجام آن را به تاخیر می اندازیم. این موضوع تنها یک دلیل مهم دارد.
انجام این کار خاص در ذهن ما ارزشمند نیست. زیرا :
بر طبق یک فرمولی که خودمان آن را ساخته و تعریف کرده ایم احتمال موفقیت در مغز ما صفر تخمین زده شده است. مهم است یاد بگیریم چطور این فرمول های شکست توسط ما ساخته شده و برای مغز تعریف می شوند و چگونه باید آنها را تغییر دهیم. نقش خاطرات اصلی در ساخته شدن این فرمول ها چیست؟
آیا خاطرات عاملی هستند که این فرمول ها را برای مغز تعریف می کنند و اگر اینچنین است چرا یک خاطره یکسان نتایج متفاوتی ایجاد می کند؟ باعث پیشرفت در یک فرد و شکست در دیگری می شود.
چطور باید قبل از شروع پله ها در مسیر حرکت به سوی اهدافمان، فرمول های مغزی مان را برای رسیدن به اهداف تغییر دهیم و پس از آن قدم در پله ها در جهت رسیدن به اهداف بگذاریم.
پله ی اول :
چه باورهایی در مورد خودمان داریم و چطور می توانیم باورهای مناسب را در مغزمان ایجاد کنیم و چطور باورهای نامناسب ما، در شکل گیری کلمه ” نمی توانم ” در مغز فرزندمان موثر است؟
چطور می توانم مغزم را تربیت کنم تا مانند کسی باشم که استعداد فوق العاده ای در انجام آن کار خاص دارد و چگونه با دیدن آن فرد باز هم باور مناسبی در مورد خودم داشته باشم؟ تفاوت مغز من با آن فرد چیست؟
در این بخش تمامی راهکارهای مناسب برای ایجاد باورهای مناسب و اصلاح باورهای نامناسب با وجود تمام ناکامی های گذشته بطور مفصل بحث می شود.
پس از آن، نیروی حرکت در جهت هدف در مغز ، چنان قدرتی در شما ایجاد می کند که تا رسیدن به هدف و تا مقصد نهایی پیش می روید و تازه می فهمید که هیچ گاه بی اراده و تنبل و … نبوده اید بلکه گرفتار اتصالات نادرست در مغزتان شده بودید، گرفتار ارزش هایی بودید که در اثر تجربیات نسل های گذشته شما ساخته شده بودند و شما هیچ گاه متوجه نشدید چرا اینگونه فکر کردید و اینگونه موضوعات را تحلیل کردید.
در این جلسه خود واقعی تان را از بسیاری بندهای بیهوده آزاد کرده و می شناسید و یاد می گیرید چطور با این خود واقعی هر روز رشد کرده و زندگی واقعی را تجربه کنید.
“جلسه ششم”
همانطور که در جلسه قبل گفته شد، برای حرکت در مسیر اهداف و رسیدن به آن ها، ما به مولفه های مهمی از عزت نفس نیازمندیم. این مولفه ها را به سه پله تشبیه کردیم.
پله ی اول، باورهای ما در مورد خودمان بود.
در این جلسه دو پله ی بعدی بطور مفصل بحث خواهد شد:
” پله ی دوم”
اگر می خواهید اهدافتان برای شما ارزشمند شوند و با جدیت بتوانید آنها را دنبال کنید باید ابتدا خودتان ارزشمند باشید. یعنی تا وقتی شما در سیستم ارزش گذاری تان به عنوان یک انسان ارزشمند تعریف نشوید، واضح است که اهدافتان هم ارزشمند تلقی نشده و شما هیچ زمانی را برای برداشتن قدم های لازم در جهت رسیدن به آنها اختصاص نمی دهید. در واقع اگر شما زمان برای انجام کاری ندارید فقط و فقط یک دلیل مهم دارد:
انجام آن کار در ذهن شما ارزشمند نیست و شما زمانتان را به کارهایی اختصاص می دهید که برایتان ارزش بیشتری دارند.
حالا چطور باید برای خودمان ارزش قائل باشیم؟
نشانه های رفتاری کسی که برای خودش ارزش قائل است در حیطه های مهم زندگی چیست؟
آیا کمک کردن و وقت گذاشتن برای دیگران، نشانه ی بی ارزش بودن خودمان است؟ چه زمانی به دلیل ارزش قائل نبودن برای خودمان اینکار را می کنیم؟
اگر ارزشمندی را از درون خود نشناسیم معمولا چه رفتارهایی را انجام می دهیم و چطور می توانیم این رفتارها را ابتدا در خودمان و سپس در فرزندانمان اصلاح کنیم؟
چطور می توانیم یک مادر و یا یک پدر ارزشمند باشیم؟
در این بخش یک راز بزرگ برای شما معلوم می شود.
چرا بعضی افراد می توانند به ما آسیب برسانند یا به اصطلاح به ما ظلم کنند و ریشه این موضوع در ما چیست و چه ارتباطی با احساس بی ارزشی در ما دارد؟
چطور باید وجودمان را از خطاها و اشتباهاتمان جداکنیم و با وجود هر گذشته ای بتوانیم خودمان را ارزشمند بدانیم؟
این مطالب به ما کمک می کند پس از یافتن ارزشمندی در وجود خودمان، فرزندانمان را نیز ارزشمند دانسته و عمیقا از وجودشان لذت ببریم. بدیهی است که بسیاری از مسائل رفتاری کودکان ما ریشه در همین موضوع دارد.
” پله ی سوم”
افراد با ضعف اعتماد به نفس، وقتی کاری را شروع می کنند یک توقع مهم از آن کار دارند. اینکه همه چیز عالی و بدون دردسر پیش برود. این در حالی است که مسائل و حل آن ها برای رشد در آن موضوع خاص ضروری است. اگر شخصی را می بینید که در موضوعی بسیار رشد کرده و استعداد بالایی دارد به این دلیل است که مسائل زیادی را در آن موضوع حل کرده و مغز او با هر بار حل مسئله رشد کرده است. در این جلسه شما با مکانیسم حل مسئله در مغز آشنا شده و یاد میگیرید چطور باید مسائل را بطور صحیح حل کنید. از آن پس شما بجای فرار از مسائل به استقبال حل آن ها رفته و این موضوع را به کودکانتان نیز می آموزید.
در تمامی این جلسات، شما یاد میگیرید چطور رشد کنید و زنجیر هایی که مانع رشد شما هستند را باز کنید و من عاشقانه در این مسیر تلاش می کنم تا یک موضوع مهم را به یاد شما بیاورم:
” فقط و فقط برای رشد و کمال، پای بر این کره ی خاکی نهادیم “
دوره های مرتبط
دوره حرکات چشم مختص کودکان پیش از دبستان
لازم است بدانید ۷۰ درصد اطلاعات از طریق بینایی وارد مغز می شود و چشم ها با حرکات با کفایت…
تحمل کاری ۶ تا ۱۲ سال
توضیحات دوره جلسه اول اگر کودک شما، به سرعت مطالب را یاد میگیرد اما به دلیل عدم تکرار و تمرین…
تحمل کاری ۳ تا ۶ سال
توضیحات دوره ماموریت این برنامه در هر جلسه آموزشی چیست؟ جلسه اول در شروع دوره، در مورد تعریف تحمل کاری…
چطور فرزندم را به درس خواندن علاقمند کنم؟
توضیحات دوره اولین قدم در مسیر علاقه مند کردن فرزندمان به درس خواندن، درک این موضوع است که چندین فاکتور…
نظرات
۱,۵۰۰,۰۰۰ تومان
قوانین ثبت دیدگاه