مکانیسم و عملکرد مغز کودکان خجالتی
کوپلان در سال ۲۰۱۰، تعریف کاملی از کودکان خجالتی ارائه کرد. از نظر ایشان کودکان خجالتی در دو موقعیت رفتار های احتیاطی دارند که شامل:
۱. در مواجهه با وقایع و رویدادهای جدید و در مواقع ورود به محیط های جدید.
۲. در زمانی که احساس ارزیابی اجتماعی برایشان وجود دارد و در آن موقعیت باید یک رفتار خودآگاه از خود نشان دهد.
میدانیم که عملکرد مغز ما با ثبت فعالیت الکتریکی آن سنجیده میشود. تفاوت بین فعالیت الکتریکی مغز کودکان خجالتی و کودکانی که خجالتی نیستند سال های زیادی است که در مطالعات به خوبی مستند شده است و شروع این مطالعات به سال ۱۹۹۲ برمیگردد.
برای درک این تفاوت، لازم است بدانیم مغز ما دو نیمکره و چندین لوب دارد که یکی از این لوبها، لوب فرونتال است. لوب فرونتال ( لوب پیشانی ) شامل دو نیمکره ی راست وچپ است که این دو نیمکره در ابراز و بیان احساسات اجتماعی عملکرد متفاوتی دارند.
فرونتال راست، مسئول احساسات منفی ( کناره گیری، تمایل به بازداری رفتاری و کمرویی) است.
فرونتال چپ، مسئول احساسات مثبت ( تمایل به برقراری ارتباط ) است. پس با در نظر گرفتن مطالب گفته شده، واضح است که:
کودکان خجالتی، در مواجهه با شرایط و موقعیت های اجتماعی بیشتر از فرونتال راست استفاده می کنند.
از طرفی بین کمرویی و عملکردهای شناختی مغز ( یعنی توجه ، تمرکز، حافظه و … ) یک ارتباط منفی در پژوهش ها دیده شده است. یعنی هر چقدر فرد خجالتی تر باشد انعطاف پذیری سیستم شناختی اش کمتر می شود و توانایی های شناختی اش کاهش می یابد و این ارتباط منفی را بلکسان از ۳.۵ سالگی گزارش کرد.
در مطالعات گزارش شده که افرادی که خجالتی نیستند، تکالیف شناختی را کارآمدتر انجام می دهند و مغزشان خصوصا در محیط های اجتماعی با کفایت تر عمل می کنند. اما افراد خجالتی، مشغله ها ی شناختی ( افکار مزاحم و بی ربط به کار و هدف ) زیادی دارند که این مشغله های شناختی سبب اختصاص ناکارآمد منابع مغز به پردازش های بی ربط می شود. ظرفیت حافظه کاری افراد خجالتی پر از افکار بی ربط است و همین امر سبب پایین آمدن ظرفیت های شناختی مغز می شود.
یکی از بهترین روش ها برای کمک به کودکان خجالتی، تقویت مهارت های شناختی در محیط های انفرادی ( جایی که افکار مزاحم عملکرد مغز را پایین نمی آورد ) است.
پس از بالابردن انعطاف پذیری شناختی و قدرتمند کردن مغز، کودک آرام آرام یاد می گیرد افکار مزاحم را کنترل کند و توجه و منابع مغزی خود را روی هدف بگذارد. پس از این می توان آرام آرام او را وارد محیط های اجتماعی کرد.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.